بعد از چن روز...
سلام تپلی جون
بعد از چن وقت بالاخره وقت کردم تا واست خبرهارو بگم
اولا مامانی جونو محبوبه جونو باباییواسه عید قربون یه بع بعیی آوردن واسه قربونیو کلی زحمت کشیدن و خلاصه دور هم خیلی خوش گذروندیم.
بعدش اینکه بابا جون جونواسه مترجم حرم امام رضا جون درخواس داده انشاا...که قبول شه تو هم به خدا جون بگو که کمکش کنه لطفا
خبر بعدی پیشرفت خونمونه عزیزم که به امید خداجون و با تلاشایه بابابزرگ
و دوتا پسرایه گلشداره تند تند پیش میره
راستی این ماه با باباجونی واسه خونمون کلی خرید هم داشیم
که آخراش دیگه بابایی...
همه چی خدا روشکر خوبه، خدا جون واسه همه چی مرسی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی