کارجدید مامانی
سلام قند عسل خوفی ؟ میدونم خیلی وقته که چیزی ننوشتم واست آخه یه کوچولو سرم شلوغ شده ولی خب هرچقدم سرم شلوغ باشه بابایی و نی نی شونو که یادم نمیره یه جای جدیدهم علاوه بر اینجا استخدام شدم خدا رو شکر واسه همین خواسم به تو هم بگم تا تو هم خدا جونو از نزدیک شکرش کنی دیگه خبر جدیدی که الان یادم میاد: بابا جون خدا رو شکر سما خودگیش خوب خوب شد قوبونش برم بعدشم این هفته قراره مامانی جونی و محبوبه جون واسه عید قربان بیان پیشمون انشاالله مامان مهناز و باباجونم که این روزا مغشوله گلها و گلخونشونن راستی خونمونم کلی پیشرفت کده و باباجون و من هردومون خیلی خوشحالیم دیگ...
نویسنده :
مامانی و بابایی جونا :)
15:26