زمستون
سلام نی نی ماهم خوبی عزیزم؟؟
گلکم مامان مهناز اینا جمعه هفته پیش اسباب کشی کردن و اومدن به خونه های جدیدشون که طبقه پایین خونه ما میشه انشاا...در آینده عمو رضا و فرزانه جون هم میان و همسایه طبقه بالای ما میشن. تو این چن مدت خبر خاصی نبود زمستون امسال اصلا هوا شبیه زمستون نیس و برف و سرما نداریم شما نی نی ها که پیش خدا جون هستین بهش بگین که لطفا واسمون برف و بارون بفرسته آخه زمین جون خیلی تشنشه و آب میخواد انشاا...که همه رودخونه ها و چشمه ها همیشه پر آب باشن.
راستی از شب یلدا بگم که امسال اولین سال شب یلدایی ما بود و ما هم دوستای بابا جون (جلال وندا -محسن ومهناز)رو دعوت کردیم ومامان مهناز و بابابزرگ و عمو رضا و خانمش هم اومدن و خلاصه شب خیلی خوبی رو گذروندیم.منم سالاد الویه و مرغ سوخاری درست کردم با چیز کیک و سالاد مامان مهناز هم پیراشکی آورد و کیک یلدایی مون رو از بیرون گرفتیم . 5شنبه بعد شب یلدا که محرم تموم شد سهیلا دختر عموی بابا جون که امسال اولین سالش بود و نو عروس بود مراسم شب یلدا گرفتن و اونجا هم کلی خوش گذشت . انشاا...زودتر میام و عکسا رو هم واست میذارم عسلم.